باغبان درب را نبند،من فرد گلچین نیستم
من اسیر یک گلم، دنبال هر گل نیستم
خدایا...........
خیلی داغونم خیلی
دلم بدجور گرفته از این زندگی
ازین ....
هر شب با تو خلوت میکنم
من داغونم روزگار داغونم کرد
تا آخرین نفس برای عشق پاک زنده ام
چقدر خوبه تو این کویر سوزان زندگی
معشوقی داشته باشی و دستانش رو محکم بگیری
و بگی "من برای تو زنده ام و در سخت ترین شرایط
هرگز تنهات نمیذارم"...............
و اون هم بهت بگه "من هم فقط برای توام
گاهی با خودم میگم آرتان
چرا با احساست میجنگی
چرا باورت نمیشه تو احساست ذره ای ارزش
نداره
تو حقت دوست داشتن نیست
جسارت نکن!
اگر کسی رو از جونت بیشتر دوست داری
این فریاد رو در گلو خفه کن
اگه به عشقت بگی دوستت دارم میگن بی شرم
چون قفس تو از جنس اون ساخته شد
با تموم شرمم و با تمومی مردونگی به درگاه خدا میگم
تا آخرین نفس دوستش دارم
شاید سهم تو نیست بگی............
اذیتش نکن بذار هر جا دوس داره پرواز کنه
سهم تو ....
محبت کن مهربونی کن جونت رو فداش کن
مرد باش نه نامرد تکیه گاهش باش
اما هرگز اسیرش نکن، محکومش نکن
چرا باورت نمیشه زندگی با تو و مثل تو ها
بد بازی کرده
پسر تو اسیر قفس شدی
قفسی که از جنس تو نیست
قفسی که همه ی چشمها بهش هست
اما به خودتو نیست !قفسو راحت میبینند اما تو رو
نمیبینند و به قفست جسورانه قضاوت میکنند
سنگینی این بغض رو تحمل کن
خدا که تنهات نذاشته
نذار حضورت قلب نازک و شکننده ای رو
بر باد بده
پسر تو که هرگز آزاری نکردی
و صداقت و بی ریایی اسوه ی نفس کشیدنته
با غیرت باش
مراقب این قلبها باش که هرگز نشکنند
یا رب نصبت وجهی و الیک یا رب مددت
یدی فبعزتک استجب لی دعائی و بلغنی
منای و لا تقطع من فضلک رجائی
یا حق